معنی سلاح پرتابی نینجا
حل جدول
شورایکن
سلاح نینجا
شینوبی، کاتانا
سلاح پرتابی
نارنجک
ستاره پرتابی نینجا
شورایکن
سلاح معروف نینجا
شورایکن
سلاح انفجاری پرتابی
اژدر
یک سلاح انفجاری پرتابی
اژدر
واژه پیشنهادی
نارنجک -ستاره پرتاب - کارد پرتاب -فوکی بارای -دیسک برنده -گیوتین پرنده -تبربرنده
نیزه
موشک
نوعی سلاح پرتابی
بومرنگ
لغت نامه دهخدا
پرتابی. [پ ُ] (حامص مرکب) حالت و چگونگی پرتاب.
پرتابی. [پ َ] (ص نسبی، اِ) (تیرِ...) پرتاب شده. گشاد داده. رها شده. || تیری که آنرا نیک دور توان انداخت. (صحاح الفرس):
تا هست ز شست دور در سرعت
ایام چو تیرهای پرتابی.
انوری.
به بال و پر مرو از ره که تیر پرتابی
هوا گرفت زمانی ولی بخاک نشست.
حافظ.
|| سلاح که بسوی دشمن از انسان و حیوان پرتاب کنند چون زوبین و مطراق و جز آن.
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) پرتاب شده گشاد داده شده رها شده. -2 تیری که آنرا نیک دور توان انداخت. یا تیر پرتابی، سلاح که بسوی دشمن از انسان و حیوان پرتاب کنند چون زوبین و مطراق و جز آن. -4 تیرانداز. جمع:پرتابیان. -5 غیر مقرب غیر معتمد مقابل استوار (معتمد) جمع: پرتابیان: (گروهی که پرتابیان ساختشان چپ انداز شد بر چپ حالت و چگونگی پرتاب
فرهنگ عمید
پرتابشده: به بالوپر مرو از ره که تیر پرتابی / هوا گرفت زمانی ولی به خاک نشست (حافظ: ۵۶)،
سریع،
(اسم، صفت) [جمع: پرتابیان] تیرانداز، کماندار،
معادل ابجد
828